۱۰ آذر ۱۳۹۸،‏ ۷:۱۶ کد خبر: 83573217

 

 

کتاب "برای چار شب دیگر" دل نوشته‌های هنرمندی از دیار سمیرم

کتاب

              اصفهان- ایرنا- کتاب شعر «برای چار شب دیگر»، مجموعه اشعار و دل نوشته‌های کوتاه و بلند «داوود صادقی» از هنرمندان خطه کوهستانی و هزار چشمه سمیرم است.

داوود صادقی بیشتر در حوزه هنر موسیقی فعال است اما دستی هم در شعر و ادب دارد و پشت جلد کتاب خود نوشته است: «گاهی شده است، وقتی که می‌روی/ احساس می‌کنی کسی، تنها برای تو زار می‌زند/ برگشت می‌کنی و نگاهی، گویا که باد تو را جار می‌زند»

شاعر اشعار و دل گویه‌هایش را به همسرش تقدیم کرده و در صفحاتی دیگر ابیاتی را هم به برای مادر و پدرش سروده که از قضا، بلندترین اشعار این مجموعه مربوط به نزدیکان خود اوست.

درآمد، شعر نخست

درهای مهر جهان باز می‌شود/ دو تا کبوتر سپید از دو سوی/ می‌آیند سوی من/ حالا برای این دو کبوتر چه می‌کنی؟/ دست هایم را برای لانه شان باز می‌کنم

«عشق و بهار» واژگانی هستند که بیشترین تکرار را در این مجموعه دارند. «ننه جان» را که بخوانیم بهتر این نکته را می‌دانیم.

ننه فردا بهار می‌آید/ عشق هم مثل سار می‌آید/ هی می‌آیند روزهای آینده/ چه کسی مرده هست و کی زنده/ گفته بودی که عاشق آواره است/ عشق از دست عشق بیچاره است/ ننه این حرف درست، ولی/ عاشقی هم به کار می‌آید

می‌توان با نگاه روشن عشق/ پا در آفاق سبز دیگر زد/ می‌توان از زمین تفتیده/ چون گیاه دوباره ای سر زد/ می‌توان دست‌های گرم تو را/ در شبی عاشقانه پیدا کرد/ می‌توان تا نگاه سحر پایید/ در به روی همیشه ها وا کرد/ در به روی تو در به میعاد است/ هر که آن را گشود فرهاد است

نام پدر شاعر کتاب «صادق بگ» است و شعری به نسبت بلند برایش سروده که چند بیتی از  آن را در اینجا آورده ایم.

صادق بگ از کنار علف‌ها گذشت و رفت/ بویی شدید از تب ریواس/ در زیر خیمه خورشید در گرفت/ بالای دار، صدای کلاغ را/ با چشم حوصله دید/ با گوش خسته شنید

شب با سحر چه تفاوت اگر کسی/ در حد عشق از تب بودن سفر کند/ صادق بگ اهل کجایی؟/ و روز را با اولین قدم/ برای چه آغاز می‌کنی؟

در انجماد سرد سکوتی که باغ را/ با خیمه‌های زرد مکرر فسرده بود/ صادق بگ از بهار به پاییز می‌رسید

«رویش» سروده ای برای بهار و سال نو

در خطه بهار/ خیمه اردیبهشت را/ ای باد یاد یقین/ بر هوا نکنی/ زیباترین هدیه این سال پا به زاست/ این سال پا به زا/ آغاز رویش پیوندهای ماست

پاییز ۱۳۷۸ چند خطی از زندگی را به طبع شعر در آورده و نام آن را «گشت» گذاشته است.

گر زندگی بدون بهانه‌ست، مردگی است/ در کوچه‌های قدیمی کمی بگرد/ در کوچه‌های خشت و گلی/ در کوچه های صمیمی کمی بگرد

«گنجشک» همان پرنده ای که در جای جای این کره خاکی و پهناور به پرواز در می آید و نماد همراهی و سمبل امیدش می دانیم، عنوان شعر دیگر کتاب این شاعر سمیرمی است.

گنجشک جان! هنوز فصل بهار است و خرّمی/ پاییز تو چه زود رسیده است در میان/ گنجشک مثل قطره باران صبحدم/ شفاف و پاک بود/ تنها میان بغض قفس ماند و گریه کرد/ با زخم کاری اش

گنجشک جان! هنوز فصل بهار است و خرمی/ هشدار صبح تو را بال می دهد/ در دشت های سبز نهفته میان گل/ در کوچه های صمیمیِ موسمی

گنجشک جان! ای زخمی تمام هوس های آدمی/ تا عطر پاک شب آلای گل برو/ در دشت سبز شکفتن بهار شو/ در باغ خیری و گیلاس و نسترن/ با رویش بهاره گندم/ با شاخه های روشن امید، یار شو

«مهربان» نام سروده است برای مادر است که به قول شاعر مهربان است و مهر انگیز. شعر بلند و بازگویی چند بیتی از آن شورانگیز و گوش نواز می نماید.

من برای بهار می میرم/ گر بگویی نبار می میرم/ گریه یعنی همیشه روییدن/ در شبی عاشقانه پوییدن/ یک دریچه هوای پیوند است/ دل اگر هست بر همین بند است/ در میان تمام گوهرها/ من نمی دانم عاشقی چند است/ یک نفر هست بین این بودن/ که مرا بسته است بر پابند/ می کشد هر کجا که می خواهد/ می زند درد را به من پیوند.

مجموعه شعر «برای چار شب دیگر» از سوی انتشارات داستان سرا به چاپ رسیده و همه ۳۸ شعر کتاب حاضر در دهه های ۷۰ و ۸۰ خورشیدی سروده شده اند.

بهار ,کتاب ,میان ,سروده ,صادق ,می‌توان ,برای بهار ,برای مادر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کاکو چت هر چی که بخوای فروشگاه بهنیا زیبایی من تجهیزات استخر ، سونا و جکوزی فولاد صنعت مجله علمی، تاریخی، هنری و سرگرم کننده انشا