۶ دی ۱۳۹۸، ۶:۵۳ کد خبر: 83608758
اصفهان- ایرنا- کتاب «بستر تاریخی آموزش و پرورش تیران و کرون» به سیر تغییر و تحول نظام آموزشی این شهرستان غربی استان اصفهان در سال های ۱۳۰۰ خورشیدی تا پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته است.
نویسنده کتاب «محمد اسماعیلی» است و کتاب را به فرهنگیان شریف و فرهنگ دوست جامعه که در راه رشد و تکامل علمی فرزندان سرزمین خود تلاش کردهاند تقدیم کرده است.
کتاب مورد نظر در چهار فصل نگاشته شده و نگاه عمده آن بررسی ابعاد آموزش و پرورش، ساختارها و چالشهای مدارس نوین تیران و کرون از سال ۱۳۰۶ تا پایان سال تحصیلی ۵۸-۵۷ است.
نکته قابل اشاره در مقدمه کتاب اینکه شهرستان کنونی تیران و کرون در فاصله تاریخی ۱۳۰۶ تا سال ۱۳۵۷(دوره مطالعه کتاب حاضر) یکی از بخش های شهرستان نجف آباد محسوب میشده و بسیاری از فرآیندهای موجود تعلیم و تربیت این منطقه با نجف آباد در هم تنیده و مرتبط با یکدیگر است.
هر چند آموزش های کهن و سنتی در جای جای ایران زمین مرسوم و متداول بوده اما فرآیند آموزشهای رسمی در تیران و کرون از سال ۱۳۰۶ کلید خورده است.
هدف از نوشتار این مجموعه مواردی مانند زمینههای پیدایش، زمان آغاز، سیر تکوین و تحول دورههای آموزشی، محتوا و شیوههای تدریس، نحوه تامین منابع مالی مدرسهها و وضعیت تجهیزات و امکانات آموزش و پرورش بیان شده است.
خطه تیران در قرن سوم هجری جز ۹ بلوک اصفهان بوده و در یک سیر تاریخی بخش و تابعه نجف آباد محسوب می شده تا اینکه در سال ۱۳۷۶ به شهرستان مستقل ارتقا مییابد.
از شهر تیران با نام های مختلفی مانند تیگران، تیگلران، دیگراناگرد، تهران، طهران و طیران یاد شده و بیشتر مردم این ناحیه پیدایش آن را به زمان «تهمورث دیوبند» از پادشاهان سلسله پیشدادی نسبت می دهند.
درباره قدمت روستاهای بخش کرون نیز به نقل از مافروخی آمده است: «در حدود گُنهران کرون، قبرهایی پیدا شد که مردگان را در خمره های سفالین ایستاده نهاده و گمان می رود مردم آن از صائبین بوده که به آفتاب و ماه و ستاره احترام مینمودند.»
این منطقه در دوره مادها در محدوده ایالت «پارتاکناد» محسوب می شده و در دوران هخامنشیان یهودیانی که توسط بُخت النصر کوچانده شده بودند و سپس توسط کوروش کبیر آزاد شدند در این شهر اسکان یافتند و بعدها به گِی(جی-اصفهان) رفتند.
در اوایل دهه سوم هجری قمری نیز قومی از اعراب «قبیله بنی تمیم» راهی اصفهان شدند که در شهر تیران ست گزیدند.
خطه تیران و کرون در دوران امپراطوری مقتدر صفوی همچون سایر نقاط ایران و اصفهان بیشتر مورد توجه واقع شده و شاه عباش اول این ناحیه را به دلیل وجود معادن، حیات وحش، نقاط امن و تفرج گاه ها و رودخانه ها مورد توجه قرار میدهد.
سیاحان خارجی مانند «هنریش بروگش» وضعیت ساختمان های تیران در دوران قاجار را عالی دانسته و «امیلیا هنری» مردم این دیار را مهمان نواز و غریبه دوست خطاب می کند.
ون نقش موثری در ایجاد و تثبیت نظام آموزشی تیران دارند و «حسن قاهری» معروف به «نظام الاسلام» اولین فردی از این قشر است که با تحمل مرارت ها و سختی های زیاد در توسعه و ترویج نهادهای آموزشی نوین و تشویق به تربیت و تعلیم تلاش می کند.
فصل سوم کتاب به سیر تحولات تعلیم و تربیت در تیران و کرون بین سال های ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۰ اختصاص دارد و در همین بخش نوشته شده که اولین مدرسه ابتدایی پسرانه این خطه در سال ۱۳۰۶ و مدرسه دخترانه در مناطق عسگران و گنهران در سال ۱۳۲۸ افتتاح شده اند.
فعالیت مکتب خانه ها در اوایل دوره قاجار همچون سایر مناطق مملکت متداول بوده و مهمترین کتاب درسی مکاتب تیران و کرون «پنجل الحم» بوده است.
مرحوم «فاطمه بیگم حکیمی» مشهور به خانم مدیر، در سال ۱۳۱۸ بنیانگذار مکتب برای دختران تیرانی است اما در روستاهای بخش کرون تا پایان دوران پهلوی اول از این نوع آموزش ها خبری نیست.
فعالیت اکابر برای تدریس بزرگسالان(۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰)در روستاهای کرون و در تیران با مدیریت «سید علی شهاب» برای مناطق روستایی دهستان و روستای تیران آن زمان ثبت شده است.
کتاب ها از سال ۱۳۰۸ در ایرن چاپی شدند اما یک کتاب چند دست در چند سال در یک خانه یا حتی یک خانواده فامیلی و مدرسه دست به دست می شده و بدون تغییر در محتوا، می چرخیده و استفاده می شده است.
نمره ها بالاتر از ۱۶ و ۱۵ نبوده و در دوره پهلوی اول مقاومت در برابر راه اندازی مدارس جدید حتی به سنگ پرانی و مسخره کردن فراگیران آن مدارس منجر می شده اما در دوران پهلوی دوم دختران نیز به مرور امکان تحصیل پیدا می کنند.
نحوه ایجاد، تثبیت و توسعه موسسه های آموزشی در نقاط مرکزی(تهران و اصفهان) و نواحی حاشیه ای مانند تیران و کرون(نقاط پیرامونی) یکسان نبوده و به همین دلیل دیرتر(دو دهه تاخیر نسبت به اصفهان و یک دهه نسبت به نجف آباد) از مراکز از آموزش های نوین بهره مند می شده اند.
انجمن خانه و مدرسه، تربیت بدنی، اکابر، پیشاهنگی، کودکستان، سپاه دانش و دانشسرا طرح ها و تحول های نوین دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بوده اند که در کشورمان در دهه هایی اجرا می شده اند.
سال ۱۳۳۷ نمایندگی فرهنگ تیران در منزل آیت الله مظاهری افتتاح شده و سال ۱۳۴۳ این نمایندگی به نمایندگی آموزش و پرورش تبدیل می شود که تا سال ۱۳۶۷ زیر نظر شهرستان نجف آباد مدیریت متمرکز داشته است.
وضعیت مدارس از نظر فیزیکی، نور و بهداشت در دوران پهلوی بویژه در مناطق دور از مرکز مناسب نبوده است. اوج فعالیت های مشارکتی و نیکوکارانه مردم هم در سال های دهه ۵۰ برای اهدای زمین و ساخت و ساز در منطقه تیران و کرون به ثبت می رسد.
وضع معیشت معلمان خوب نبوده و حتی در دهه ۳۰ و سال ۱۳۳۷ طرح ترمیم و افزایش حقوق تصویب می شود. سال ۱۳۴۰ نیز معترضان به این وضعیت یک نفر کشته هم می دهند(دکتر خانعلی) تا اینکه بعد از مدتی دریافتی معلمان ترمیم می شود.
نظام تعلیم و تربیت تیران و کرون برترین هایی هم داشته است. «رضا مظاهری کرونی» سال های ۴۶ و ۴۳ از سوی وزیر فرهنگ وقت بعنوان معلم نمونه، مورد تشویق قرار می گیرد. سال ۱۳۵۴ نیز «رضوان دوانی پور» موفقیت هایی در طرح پیشاهنگی کسب می کند و تقدیر می شود.
مطابق سرشماری سال ۱۳۳۵ میزان باسوادی ن کشورمان تنها ۲ درصد بوده که این عدد در سال ۱۳۴۵ به ۸.۲ درصد می رسد.
درباره تغییر مدیران فرهنگی و آموزشی نیز بین سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ هجده بار رییس اداره آموزش و پرورش تغییر کرده که در مقایسه با تغییر وزیران فرهنگ رقم پایین تری از جابجایی ها را نشان می دهد.
همچنین از سال ۱۳۳۷ تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، به طور متوسط هر سال ریاست نمایندگی آموزش و پرورش تیران و کرون عوض می شده که نشان از بی ثباتی مدیریت در این نهاد دولتی و تاثیرگذار دارد.
انتهای کتاب حاوی تصاویری از نخستین مدارس و فرهنگیان نهاد تعلیم و تربیت تیران و کرون است و در جای جای کتاب ابتدا به وضعیت کلی کشور و استان اصفهان و سپس شهرستان های نجف آباد و تیران و کرون در همان بخش پرداخته شده است.
مولف از ۵۵ کتاب و سند آماری و وزارتی به اضافه مجله ها، سالنامه ها، رومه ها و مصاحبه ها برای نگارش این مجموعه بهره برده است.
کتاب «سیر تاریخی آموزش و پرورش تیران و کرون» در ۱۷۰ صفحه توسط انتشارات پویش اندیشه منتشر شده است.
۲۹ آذر ۱۳۹۸، ۷:۰۵ کد خبر: 83600256
اصفهان- ایرنا- کتاب «نسیم سحر» مجموعه اشعار یکی از شاعران و فرهنگیان سرزمین هزار چشمه استان اصفهان، سمیرم است.
«خلیل پیرمرادیان» اشعار کتابش را به همسر، پدر و مادرش تقدیم کرده و مینویسد: این عزیزان باعث دلگرمی در چاپ و نشر این اثر بودند؛ کسانی که با شعر زنده می شوند و شاعرانه زندگی می کنند و شاعرانه میمیرند.
وی در مقدمهاش یادآور دوران کودکی و توانایی خود در بیان کلمات موزون و جملههای مسجع شده و اولین قطعه شعر خود را در سال 1364 با عنوان «ماه بهمن» میسراید. دومین سروده این شاعر سمیرمی نیز در سوگ از دست دادن دایی با عنوان «فراق لاله» شاعرانه غمبار آن روزها میشود.
«اسلوب بی قرار» نام یکی از اشعار زیبا و ابتدایی کتاب است که باید خواند و با گوش جان شنید.
اسلوب بی قرار تو در من جوانه زد/ دیباچه حریر مرا تازیانه زد/ بر برگ پرچم تو به رنگ سیاوشم/ کسرای چنبر زلفم مجرای شانه زد
از جنس آتش و خون است این مرام ما/ تیغ زمرد و مرمر رهی به خانه زد/ درس فروغ مقفای مهنواز تو/ اندر مجاری مینای من شبانه زد
قرنیزوار مضطرب از تربت گلاب/ بر اطلس تو و من طرح کودکانه زد/ صدیق آتش عشق آن حوریان خیال/ اندر کرانه اقبال ما زبانه زد
شاعر در اشعار خود از تخلص «صدیق و صادق» بهره می جوید و نام های شاعرانه اش را در بیت و مصرع آخر هر سروده جای می دهد.
صفحه 50 کتاب به زادگاه شاعر، سمیرم هزار چشمه و مناطق نمونه گردشگری و طبیعت گاههای چشم نواز و روح افزایش اختصاص دارد. چشمه ها، مناطق و رودخانههایی مانند بی بی سیدان، آب ملخ، چشمه ناز و شمسآباد، شاه جعفر و زینلی، آبشار و بابازرنگ، دنای بلند و چمنزار مرقرقلی و چشمه خوانسار و کوی شهیدان.
ای شهر عزیز و ای خاک گهرپرور/ دشت و چمنت باشد هر آینه زیباتر/ این چشمه خوانسار و آن کوی شهیدانت/ آنجا که زمانی شد آرامگه لشکر
عزم ونک ار کردی بینی که ز رکن آباد/ هم خانه شمسآباد هم جلوه نازش سر/ شد مایه فخر ما در پهنه این استان/ آبشار مصفا و زینلی و شاه جعفر
در شرق و جنوب آی باز هم سیاحت کن/ بابای زرنگم بین در حلقه ای از شجر/ باز آی و نظر بنما در بی بی و در سیدان/ از غم به درت آرد آن چشمه چون کوثر
گر پای دنا رفتی یادی ز رفیقان کن/ در کل صفاهان هم زآنجا نبود بهتر/ در ذهن من آمد آن مرقرقُلی زیبا/ با دشت پر از سبزه خرم شده سرتاسر
در غرب جنوب آی و بین تخت سلیمان را/ آبی که فرو ریزد در زیر نقابش در/ از آسمان گویی این قطعه فرودس است/ در کشور ما درّی است این خطه نام آور
کوتاه سخت بنما ای صادق خوش گفتار/ تو هر چه کنی تحریر جزیی است از این گستر
«اغتنام فرصت» اما عنوان سروده ای است که تامل برانگیز می نماید و فرصت گرانسنگ عمر آدمی را یادآور می شود.
شیشه عمر خودت را مشکن/ کار امروز به فردا مفکن/ آدمی زاده بسی سفله شود/ بی تامل بگشاید چو دهن/ حاجی اندر دل دشت عرفات/ بادیش تن که ملبس به کفن/ شادی و نغمه سرایی نکند/ بی گل این بلبل زیبای چمن/ بسیار است تهی مغز و سفیه/ هر که عنبر ببرد ملک ختن/ زلف هستی ز ازل شانه شده/ صادقا بار دگر شانه مزن
شعر «کلام حق» نیز زوایا و بنیه های عارفانه و مذهبی در دل خود دارد و ارزش و اثر بی همانند کلام وحی را تصویر کرده است.
مزین کن اتاقت را ز الفاظ کتاب دین/ درون شعبه ای از نور قرآن آشیان بگزین/ رها کن قایقت را اندر این بحر پر از عرفان/ از این گلزار بس زیبا تو هم آلاله ای برچین/ درون مکتب ایزد تلمذ با کتاب او/ چه شیرین است ره پیمودن اندر وادی این دین/ اگر اذکار و اورادت همه اوقات قرآن شد/ بگویندت تو را این یار من هفت آسمان تحسین
در این دیر کهن هر جا سیاحت کردهای جانا/ کجا نوشیدهای آبی که باشد زین بسی شیرین/ برایت راویان خواندند بس لفاظ بی معنا/ کلامی از کجا آمد به گوشت با چنین تمکین/ اگر که آرزومندی وصال حور عین صادق/ به الفاظ خدا بنما سرا و خانه ات تزیین
مناجاتها و نیایشهای شاعر هم در یکی از اشعارش متجلی است. آنجایی که میسراید:
الهی اندرونم را صفاده/ بسان آینه روحم جلاده/ ندیدم خیر از این دنیای فانی/ نصیبم خیر دنیای بقا ده.
رفتن و فانی شدن از دنیای باقی هم، مستانه موزون و مدهوشانه و شاعرانه ای است که در شعر «سفری دیگر» متجلی است.
ای برادر مرگ هم سفری است/ لیک در مسیر پر خطری است/ همگی مست و خواب و مدهوشیم/ بی خبر از اینکه منزل دگری است/ از سحرگاه تا نسیم غروب/ در پی لقه ای هزار دربدری است
هر چه نیک و بد کنی ای دوست/ بعد مرگت برای تو اثری است/ آنکه بی اعتنا بود به جهان/ در پی یافتن ستاره سحری است/ پاکی و گشاده دستی و زهد/ از صفات و خصال مردم دگری است
این نوای پر از صفا و طرب/ جان من نوای کبک دری است/ صادق این مقوله بس باشد/ هر که را درخت پرثمری است
واژگان «سحر و شب» پرتکرارترین کلمات در ابیات و اشعار کتاب نسیم سحر هستند و نشان از علاقه و انس شاعر به این ساعات و لحظههای آرام و بی سر و صدای عمر آدمی دارند.
سرودهها در دهه های 60 و هفتاد و 80 ، در دوران و زمانهای که این شاعر و معلم سمیرمی در یزد، بهارستان، سمیرم و روستای چهارراه تحصیل و تدریس میکرده به طبع و وزن شعر درآمدهاند و نوشتاری موزون شدهاند.
مجموعه شعر «نسیم سحر» در 100 صفحه از سوی انتشارت سام آرام منتشر شده است.
۲۶ آذر ۱۳۹۸، ۱۴:۵۷ کد خبر: 83598077
اصفهان- ایرنا- رییس شبکه دامپزشکی سمیرم گفت: این شهرستان از وجود ایستگاه جمع آوری شیر از دامداریها و دامداران محلی بیبهره است.
اردشیر ترزبان روز سهشنبه در جلسه کارگروه سلامت و امنیت غذایی این شهرستان در فرمانداری، اظهارداشت: نبود این ایستگاه مشکل و وجود آن برای شهرستانی که دامداری و دامپروری شغل و محل درآمد عمده آن بعد از کشاورزی است ضرورت دارد.
به گفته وی راهاندازی ایستگاه جمعآوری شیر همکاری برخی نهادها همچون جهاد کشاورزی، شبکه بهداشت و درمان و اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی را میطلبد.
وی خاطرنشان کرد: پراکندگی شهرستان از نظر روستایی و تعدد تجمعها و خانوارهای عشایری بسیار زیاد است و بیشتر دامداریها به شکل سنتی فعالیت و تولید شیر دارند.
رییس شبکه دامپزشکی سمیرم با بیان این که ابتدا به ساکن شرکت تعاونی دامداران باید میزان تولید شیر در شهرستان را اعلام کند، ادامه داد: زمانی که مجموع کل تولید ما مشخص شد میتوان سنجید که آیا امکان اینکه شیر را به کارخانههای خارج شهرستان میتوان ارسال کرد یا خیر.
ترزبان افزود: در همین زمان برخی از ماست بندیها و مراکز تولید فرآوردهای لبنی، شیر مورد نیاز خود را از سایر شهرستانهای همجوار سمیرم تامین میکنند.
مدیر جهاد کشاورزی سمیرم ادامه داد: چند ماه قبل مکانی برای این ایستگاه مشخص و از طرف اتحادیه دامداران سمیرم به شبکه بهداشت و درمان معرفی شد اما مورد تایید کارشناسان این شبکه قرار نگرفت.
به گفته احمد تیموری 2 مکان دیگر بعد از همان مرحله مشخص و معرفی کردند که آنها نیز به نظر کارشناسان بهداشت مناسب نبودند.
وی تصریح کرد: به تازگی شرکت تعاونی مرتعداران اعلام کردند مکان مناسب برای راهاندازی ایستگاه جمعآوری شیر شهرستان در اختیار دارند و آماده بازدید کارشناسان شبکه بهداشت و درمان از محل مورد نظر هستند.
مدیر جهاد کشاورزی سمیرم میزان تولید روزانه شیر در این شهرستان را به طور متوسط 2.5 تن اعلام کرد.
معاون بهداشتی شبکه بهداشت و درمان سمیرم خاطرنشان کرد: حدود سه سال از ابلاغ دستورالعمل و مصوبه ای مبنی بر انجام معاینات کارمندان ادارات و خانوادههای آنها در سمیرم گذشته، اما همکاری در این زمینه پایین بوده است.
سید حجت الله با تاکید بر اینکه چند مرحله دیگر این مصوبه به سازمان های مختلف ارسال شده تا کارکنان آنها به مراکز سلامت ما مراجعه کرده و پرونده سلامت خود را کامل کنند، تاکید کرد: این مهم محقق هنوز محقق نشده و روند تکامل طرح منسجم نظام سلامت را کند کرده است.
وی تصریح کرد: در صورتی که عموم مردم و کارکنان دولت نسبت به انجام این معاینه ها و تشکیل پرونده الکترونیک سلامت خود اهتمام جدی داشته باشند، نظام یکپارچه ارجاع زودتر محقق خواهد شد.
روز جهانی تغذیه و اشاره به اینکه پایه اصلی برنامه های حوزه سلامت با تغذیه سالم است، موضوع عدم اختصاص زمین برای احداث درمانگاه تامین اجتماعی سمیرم، تشریح بیماری های آنفلوآنزا و ایدز در جلسه و تاکید بر جابجایی کشتارگاه شهرداری سمیرم به خارج از محدوده شهری از دیگر موارد مطرح شده در این نشست بود.
بخش بهداشت و درمان سمیرم دارای ۳۶ خانه بهداشت، ۶ پایگاه سلامت روستایی، ۶ پایگاه اورژانس ۱۱۵ و یک بیمارستان ۸۶ تختخوابی(بیمارستان سیدالشهدا) است.
سمیرم با افزون بر یکصد هزار نفر جمعیت عشایری و ثابت و وجود 800 هزار راس دام سبک و سنگین، شش شهر، چهار بخش و ۱۵۰ روستا و آبادی، در ۱۶۰ کیلومتری جنوب اصفهان واقع شده است.
۲۵ آذر ۱۳۹۸، ۷:۱۶ کد خبر: 83595750
اصفهان- ایرنا- «اصفهان» عنوان کتابی جامع از مرحوم «لطفالله هنرفر» مورخ و اصفهان شناس معاصر است که به معرفی کامل استان و شهر اصفهان در یک سیر تاریخی تا دوره حاضر پرداخته است.
در این مجموعه از موقعیت جغرافیایی و طبیعی، حدود شهرستان و دیگر مختصات جغرافیایی، استناد به آثار مورخان، شاهکارهای هنری، صنایع دستی، مشاهیر، شخصیتها و دانشمندان این دیار بحث شده است.
کتاب اصفهان شامل پنج فصل و تعدادی تصویر قدیمی و جدید است که در میانه صفحات کتاب جای دارند. در پشت جلد آن نوشتهاند: در دوره هخامنشیان اصفهان را به نام «گاباویاگی» میشناختند.
شکوه ایران و اصفهان در دوران سلجوقیان و صفویان
اشاره به گستره شوکت و شکوه اصفهان در دوره سلجوقیان که یک مرز ایران کهن، رود جیحون و مرز دیگرش دریای مدیترانه بوده و همچنین در دوره امپراطوری بزرگ صفویه همچون سایر کتابهای تاریخی در این مجموعه به چشم میخورد.
فصل نخست با عنوان موقعیت جغرافیایی و طبیعی جمعیت اصفهان را به اندازه لندن یعنی یک میلیون نفر دانسته و به نقل از «اوژان فلاندن» سیاح فرانسوی(۱۸۴۰ میلادی) مینویسد: «بدون اغراق اصفهان یکی از بزرگترین شهرهای عالم است که محیط آن بیش از چهل کیلومتر است.از این رو دربارهاش غلو میکنند به طوری که میگویند اصفهان نصف جهان است.»
جنگهای داخلی و خارجی، قحطی، بیماری و خشکسالیها پدیدههایی هستند که در کتابهای تاریخی دیگر هم دیده میشوند و در این نوشتار آمده است: گرانی که آدمخوری باب گشت/ هزار و دویست است و هشتاد و هشت
مطابق سخن «میرسید علی جناب» صاحب کتاب «الاصفهان» قحطیهایی که باعث تقلیل جمعیت اصفهان شده در سال های ۱۱۷۱، ۱۲۰۲، ۱۲۳۲ و ۱۲۵۰ هجری قمری روی دادهاند.
همان دوران جمعیت همایونشهر یا سده اصفهان در سال ۱۳۳۵، ۱۱۵ هزار نفر بود.
درباره آب و هوای این شهر هم نوشتهاند: در اواسط میزان(ماه مهر) هوا اندکی به سردی میگراید. رُعایا از قدیم شب هفدهم مهر را جُلبند مینامند. اواخر میزان تا اواسط عقرب(آبان) خزان و فصل برگریزان اصفهان است. از اول قوس(آذر) تمام برگ درختان ریخته و مانند چوب خشک میشوند.
شهر سرمه و زعفران
در همین فصل ابتدایی اصفهان را خطه «سرمه و زعفران» نامیدهاند و در مورد زاینده رود و مختصات آن اشعاری از حمدالله مستوفی و خاقانی و مولف هفت اقلیم در صفحه ۲۱ آوردهاند که دوبیت آن بسی طرب انگیز است.
لب زنده رود و نسیم بهار/ لب دلستان و می خوشگوار
ز دل بیخ انده چنان بر کند/ که بیخ ستم خنجر شهریار
سپس معرفی مادیها و پلهای زاینده رود و کشاورزی اصفهان را میخوانیم و میدانیم که گویا کیفیت گندم اصفهان چندان خوب نبوده اما باقلای آن در کشور نظیر ندارد و کرفس کوهی هم مختص فریدن بزرگ در غرب اصفهان و منطقه بختیاری است.
اصفهان دارای بلوکهای متعددی است که بزرگترین آن لنجان با چهار ناحیه است.
تحول تاریخی اصفهان عنوان دومین فصل کتاب است و در صفحه ۵۳ تصویر زمستانی از کوه صفه با شعری از «عبدالحسین سپینا» در شرح همان عکس آوردهاند.
دیاوف در تاریخ ماد مینویسد: مرکز «پارتاکِنا» شهر گابای یعنی جِی امروز بود که همان گابی و گابه پارت ها(اشکانیان) و گِی زمان ساسانیان است.
نویسنده معتقد است: از دوره ساسانیان به بعد نام اصفهان که تصحیف و تحریفی از اسپهان(سپاهان، اسپدان، اسپدانه، اصبهان و اسبَه آن) بوده جایگزین حکومت نشین آن یعنی گابیانا و گِی شده است.
معماری شگفت از برجها و باروها تا آتشکدهها و پلهای متعدد این دیار در ادامه توضیحاتی دارند اما بد نیست بدانیم «کوشید» نام قدیمیترین آتشکده ای(سلسله کیانیان)است که با آن آشنایی داریم.
نام بردن از مرداویج و برادرش وشمگیر، امیر زیاری، صاحب ابن عباد(آرامگاه وی در میدان قدس امروزی است و از ری به اصفهان آورده شده) و همچنین ابوعلی سینا که چندی وزارت علاءالدوله را بر عهده داشته و مدرسه او در بابُ الدشت(کوی دردشت امروزی) هنوز باقی است هم در این کتاب جای دارند.
آب پاشی با آفتابه طلا !
در همین فصل درباره سلاطین سلجوقی و بزرگترین پادشاه آن یعنی ملکشاه که سمیرم آن زمان ملک اهدایی به همسرش بوده و دولتش به منتهای وسعت و عظمت از حد چین تا مدیترانه و از دریاچه خوارزم تا ماورا یمن به نامش خطبه می خوانده اند هم بدانیم خالی از لطف نیست. حتی درباره ثروت بلاد اصفهان هم نوشتهاند: «بامدادان اهالی این شهر در خانههای خود را با آفتابههایی از جنس طلا آب پاشی میکرده اند که این نشان از رونق و آبادی این بلاد در آن دوره داشته است.»
اما طلوع کوکب درخشان عهد صفوی در تاریخ ایران با افول ستاره اقبال تیموریان در صفحات بعد و رنگ رونق و توسعه گرفتن دوباره ایران زمین به پایتختی اصفهان کهن در سال ۱۰۰۰ هجری قمری هم دانستهای فزون بر نادانستههای امروزیان است که این مهم در سایر نوشتارهای تاریخی مشاهده میشود.
نام و نشان آثار تاریخی اصفهان در سومین فصل کتاب قید شده که مسجد جمعه، میدان نقش جهان و بازار قیصریه از آن جملهاند. درباره مسجد شیخ لطف الله نیز چند خطی از پروفسور «آرتور آپم پوپ» آمریکایی نقل قول شده است.
سفیر پادشاه اسپانیا بنام «دن گارسیا دوسیلوا فیگروا» در سفرنامهاش درباره جشنی در چهارباغ اصفهان در آن دوران مینویسد: کار آب پاشی حاضران در این مراسم به جایی میرسد که ظرف ها را به سوی هم پرتاب میکنند و سرهای بسیار شکسته میشود و گاه چند نفری هم به جهان دیگر میروند!
عظمتی که بر باد رفت
در عصر امروزین اصفهان در فصل چهارم کتاب آمده که تعداد محلههای اصفهان در اواخر دوره صفوی از عدد چهل گذشت اما «پیر لوتی» نویسنده فرانسوی کمی بعد میگوید: سکنه اصفهان پس از تحمل بار محنت حمله افغان از هفتصد هزار به شصت هزار تقلیل یافت و دیگر عظمت خود را از سر نگرفت. علاوه بر این کریم خان زند بر اثر انتقال پایتخت کشور، بیش از پیش وسیل انحطاط آن را فراهم ساخت.
امتیازهای اصفهان شامل آب و هوا، آثار تاریخی، صنایع دستی محل همچون جماعت حکاک و کارخانه هایی دوران سابق از چوب بری و یراق سازی تا تهیه گاز اکسیژن و یاتاقان سازی همه و همه در این فصل به آنها اشاره شده است.
آخرین بخش این مجموعه هم به معرفی بزرگان، مشاهیر، دانشمندان و عارفان وادی اصفهان اختصاص دارد. علی ابن سهل، ابوالفرج اصفهانی، حمزه اصفهانی، ابوعلی مسکویه، حافظ ابونعیم، اسماعیل ابن عباد، ابوعبدالله معصومی(که در زمان ابوریحان بیرونی زندگی می کرده) راغب اصفهانی، بابا رکن الدین در قرن هشتم و جهانگیر خان قشقایی مهمترین شخصیتهای نامی این استان عالم پرور بودهاند.
مرحوم هنرفر این کتاب را در سال ۱۳۴۶ نوشته اما تا به امروز چندین نوبت تجدید چاپ شده است.
وی پیش از آن در سال ۱۳۴۴ هم کتاب آثار تاریخی اصفهان را به رشته تحریر درآورده بود.
دکتر لطف اله هنرفر پس از سال ها تلاش و پژوهش های اصفهان شناسی درسن ۸۷ سالگی پس از یک دوره بیماری سخت در نهم آذرماه ۱۳۸۵ خورشیدی در بیمارستان الزهرای اصفهان درگذشت و در گلشن ناموران باغ رضوان اصفهان با حضور جمع پر شور مردم فرهنگ دوست اصفهان به خاک سپرده شد.
کتاب «اصفهان» در ۳۰۳ صفحه به همت شرکت انتشارات علمی و فرهنگی روانه بازار نشر و مطالعه شده است.
۲۴ آذر ۱۳۹۸، ۱۲:۲۵ کد خبر: 83574866
اصفهان- ایرنا- کتاب شعر «دنای زیبا» مجموعهای اشعاری با محتوای زیست محیطی برای کودکان ایران زمین سروده شده است.
سرودهها از نویسنده و شاعر کودک و نوجوان «شکرالله امینی سمیرمی» است و «فرناز بزرگ نیا» اشعار را به زبان انگلیسی برگردانده است.
شاعر و نویسنده سمیرمی اشعار کتابش را به «کودکانی که باور دارند و افتخار میکنند که مسلمان و ایرانی هستند» تقدیم کرده است.
سروده اول با عنوان «زیبا شناس» دست قدرت خداوند در آفرینش طبیعت و گستره پهناور خاکی را به تصویر کشیده است.
خدا زیبا شناس است/ خدا زیبای زیباست/ خدا هر جا که باشد/ کنار قلب گلهاست
خدا در دشت و صحرا/ خدا در رود زیباست/ خدا در قله کوه/ خدا والای والاست
خدا در خنده گل/ خدا در باغ و کوچه/ همیشه با سپاس است/ خدا در عطر غنچه
خداوند آفریده/ هوای پاک و باران/ به روی دامن کوه/ گل و سبزه فراوان
شش سروده از مجموع اشعار کتاب به «دنا و زاگرس» اختصاص دارد.
زاگرس زیبا بالای بالاست/ قله دنا تاج سر ماست/ در دامن آن آهوی بسیار/ گوزن و بره شغال و کفتار/ بالای قله برف سفید است/ عطر و گل صبح نور امید است/ زاگرس ما هست یک باغ پر گل/ با چشمه ساران نغمه بلبل/ مواظب باشیم تا زنده باشد/ شمیم عطرش بر ما بپاشد
شعر «دنای سربلند» با نقاشی زیبایی از کوه و پرندگان و گلهای زیبا، در کنار آن و ترجمه شعر روح افزا و دلنشین است.
ای دنای سربلند ای مقاوم ای قوی/ سر میان آسمان دامن تو گل گلی/ در جنوب اصفهان سبز و شادمان بمان/ همصدا با آبشار شعر آشنا بخوان/ من مواظب توام در میان لالهها/ یکصدا و دلنشین در میان شاخهها/ دست سبزهها و گل در ستایش و دعا/ نغمه پرندگان در تشکر از خدا/ حفظ این محیط زیست کار من و کار ماست/ تکه باغی از بهشت یک نگاه از خداست
سمیرم در دامنهها و ضلع شمالی دنا و زاگرس مرکزی واقع شده و دشتها و ارتفاعات این محدوده بینظیر و بکر، مملو از پرندگان، جانوران و انواع گیاهان دارویی و مرتعی است. گیاهانی که برخی از آنها مختص رشته کوه زاگرس و منطقه کوهستانی، سردسیر و مرتفع سمیرم در جنوب استان اصفهان است.
شاعر در صفحه 12 کتاب شعری با عنوان «عطر کوه آوشن» سروده که به این طبیعت خدادادی و پوشش گیاهی آن اشاره دارد.
یک آسمان ستاره یک کوه صوت بلبل/ به روی سبزه شبنم یک دشت لاله و گل/ با بوی دست پونه با عطر کوه آوشن/ همیشه با نظافت پرواز خوبِ روشن
همراه ما پرستو در انتظار خورشید/ با یک نگاه تازه یک آسمانِ امید/ خالق همیشه با ما با بوی دست بابا/ با بوی مهر مادر پرواز ما به بالا
در شعری دیگر نام چند گیاه و درختچه جنگلی هم به چشم می خورد.
گل اسپَند سلام، گل بابونه درود/ شبنم شاد سحر، نغمه مهر و سرود/ اُرُس سرسبز، قیام ارژن کوه درود/ سرو باغ ملکوت، مخمل سبزه و رود/ قله پاک دنا، بام ایرانی ما/ پاک زیبا و تمیز، خنده شادی ما
مجموعه شعر «دنای زیبا» ویژه «گروه سنی ب و ج» با ویراستاری سیمین دخت طغرایی، تصویرگری سحورا کاوه و صفحه آرایی امین پری زنگنه از سوی انتشارات شهید فهمیده اصفهان روانه بازار نشر شده است.
۱۰ آذر ۱۳۹۸، ۷:۱۶ کد خبر: 83573217
اصفهان- ایرنا- کتاب شعر «برای چار شب دیگر»، مجموعه اشعار و دل نوشتههای کوتاه و بلند «داوود صادقی» از هنرمندان خطه کوهستانی و هزار چشمه سمیرم است.
داوود صادقی بیشتر در حوزه هنر موسیقی فعال است اما دستی هم در شعر و ادب دارد و پشت جلد کتاب خود نوشته است: «گاهی شده است، وقتی که میروی/ احساس میکنی کسی، تنها برای تو زار میزند/ برگشت میکنی و نگاهی، گویا که باد تو را جار میزند»
شاعر اشعار و دل گویههایش را به همسرش تقدیم کرده و در صفحاتی دیگر ابیاتی را هم به برای مادر و پدرش سروده که از قضا، بلندترین اشعار این مجموعه مربوط به نزدیکان خود اوست.
درآمد، شعر نخست
درهای مهر جهان باز میشود/ دو تا کبوتر سپید از دو سوی/ میآیند سوی من/ حالا برای این دو کبوتر چه میکنی؟/ دست هایم را برای لانه شان باز میکنم
«عشق و بهار» واژگانی هستند که بیشترین تکرار را در این مجموعه دارند. «ننه جان» را که بخوانیم بهتر این نکته را میدانیم.
ننه فردا بهار میآید/ عشق هم مثل سار میآید/ هی میآیند روزهای آینده/ چه کسی مرده هست و کی زنده/ گفته بودی که عاشق آواره است/ عشق از دست عشق بیچاره است/ ننه این حرف درست، ولی/ عاشقی هم به کار میآید
میتوان با نگاه روشن عشق/ پا در آفاق سبز دیگر زد/ میتوان از زمین تفتیده/ چون گیاه دوباره ای سر زد/ میتوان دستهای گرم تو را/ در شبی عاشقانه پیدا کرد/ میتوان تا نگاه سحر پایید/ در به روی همیشه ها وا کرد/ در به روی تو در به میعاد است/ هر که آن را گشود فرهاد است
نام پدر شاعر کتاب «صادق بگ» است و شعری به نسبت بلند برایش سروده که چند بیتی از آن را در اینجا آورده ایم.
صادق بگ از کنار علفها گذشت و رفت/ بویی شدید از تب ریواس/ در زیر خیمه خورشید در گرفت/ بالای دار، صدای کلاغ را/ با چشم حوصله دید/ با گوش خسته شنید
شب با سحر چه تفاوت اگر کسی/ در حد عشق از تب بودن سفر کند/ صادق بگ اهل کجایی؟/ و روز را با اولین قدم/ برای چه آغاز میکنی؟
در انجماد سرد سکوتی که باغ را/ با خیمههای زرد مکرر فسرده بود/ صادق بگ از بهار به پاییز میرسید
«رویش» سروده ای برای بهار و سال نو
در خطه بهار/ خیمه اردیبهشت را/ ای باد یاد یقین/ بر هوا نکنی/ زیباترین هدیه این سال پا به زاست/ این سال پا به زا/ آغاز رویش پیوندهای ماست
پاییز ۱۳۷۸ چند خطی از زندگی را به طبع شعر در آورده و نام آن را «گشت» گذاشته است.
گر زندگی بدون بهانهست، مردگی است/ در کوچههای قدیمی کمی بگرد/ در کوچههای خشت و گلی/ در کوچه های صمیمی کمی بگرد
«گنجشک» همان پرنده ای که در جای جای این کره خاکی و پهناور به پرواز در می آید و نماد همراهی و سمبل امیدش می دانیم، عنوان شعر دیگر کتاب این شاعر سمیرمی است.
گنجشک جان! هنوز فصل بهار است و خرّمی/ پاییز تو چه زود رسیده است در میان/ گنجشک مثل قطره باران صبحدم/ شفاف و پاک بود/ تنها میان بغض قفس ماند و گریه کرد/ با زخم کاری اش
گنجشک جان! هنوز فصل بهار است و خرمی/ هشدار صبح تو را بال می دهد/ در دشت های سبز نهفته میان گل/ در کوچه های صمیمیِ موسمی
گنجشک جان! ای زخمی تمام هوس های آدمی/ تا عطر پاک شب آلای گل برو/ در دشت سبز شکفتن بهار شو/ در باغ خیری و گیلاس و نسترن/ با رویش بهاره گندم/ با شاخه های روشن امید، یار شو
«مهربان» نام سروده است برای مادر است که به قول شاعر مهربان است و مهر انگیز. شعر بلند و بازگویی چند بیتی از آن شورانگیز و گوش نواز می نماید.
من برای بهار می میرم/ گر بگویی نبار می میرم/ گریه یعنی همیشه روییدن/ در شبی عاشقانه پوییدن/ یک دریچه هوای پیوند است/ دل اگر هست بر همین بند است/ در میان تمام گوهرها/ من نمی دانم عاشقی چند است/ یک نفر هست بین این بودن/ که مرا بسته است بر پابند/ می کشد هر کجا که می خواهد/ می زند درد را به من پیوند.
مجموعه شعر «برای چار شب دیگر» از سوی انتشارات داستان سرا به چاپ رسیده و همه ۳۸ شعر کتاب حاضر در دهه های ۷۰ و ۸۰ خورشیدی سروده شده اند.
۷ آذر ۱۳۹۸، ۲۰:۴۷ کد خبر: 83572959
اصفهان- ایرنا- ایجاد صنایع مختلف در شهرستان سمیرم بر اساس ظرفیتهای موجود و به تاکید کارشناسان و مسوولان امر ضروری است که تحقق این مهم نیازمند توجه ویژه نهادهای مربوط استانی است.
نماینده مردم سمیرم در مجلس دهم از مدیران ارشد استان اصفهان خواست شهرستان بدون صنعت سمیرم را به صورت ویژه کمک کنند.
اصغر سلیمی روز پنجشنبه در جلسه فعالان بخش صنعت سمیرم با معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت در فرمانداری این شهرستان، اظهارداشت: ضریب نفود و فعالیت واحدهای صنعتی در استان اصفهان ۴۶ درصد اما در سمیرم زیر ۶ درصد است.
وی تصریح کرد: وجود ۲ شهرک و ناحیه صنعتی در مرکز شهرستان با صنایع محدود و به طور عمده مرتبط با بخش کشاورزی یا صنعت ساختمان کافی نیست و توسعه زیرساخت های سایر بخش های صنعتی در این خطه ضروری است.
وی با تاکید بر اینکه اگر زیرساختهای روزآمد صنعتی در سمیرم آماده شود سرمایه گذار هم استقبال خواهد کرد، خاطرنشان کرد: بزودی هولدینگ خلیج فارس از منطقه سمیرم دیدن خواهد کرد که امیدواریم شاهد سرمایهگذاری این شرکت بزرگ در سمیرم باشیم.
وی افزود: اولویتهای شاخص سمیرم گردشگری، دامپروری و محیط زیست است و صنایع باید با توجه به وجود و فعالیت این سه بخش عمده و با اولویت کار در این بخشها در منطقه فعال شوند.
سلیمی وسعت و پراکندگی بخش وردشت در شمال سمیرم با ۶۰ روستا را یادآور شد و گفت: نزدیکی از بخش به شهرضا و شهرهای استان چهارمحال و بختیاری و وجود نیروی انسانی و خاک و آب در منطقه ضرورت راه اندازی منطقه صنعتی در این بخش را دوچندان میکند.
رییس اداره صنعت، معدن و تجارت سمیرم در ادامه گفت: ۶ طرح آب معدنی در غرب شهرستان احداث شده که 2 واحد آن به بهره برداری رسیده است.
اردشیر نوابی اظهار داشت: ۴ طرح دیگر نیز ۱۵ تا ۲۰ درصد پیشرفت کار دارند که امیدواریم با همکاری مدیران استان سال آینده این واحدها نیز به بهره برداری برسند.
مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی اصفهان در رابطه با حل مشکل آب ناحیه صنعتی هست سمیرم توضیح داد: این مشکل حل شده و سال گذشته ۲۶۵ میلیون تومان اعتبار برای اختصاص ۵ لیتر بر ثانیه آب این محل به اداره آب و فاضلاب داده ایم.
محمدجواد بگی افزود: منبع بزرگ ذخیره آب ناحیه صنعتی هفت نیز احداث و نصب شده است.
رییس اداره آب و فاضلاب شهری سمیرم اما این موضوع را رد کرد و گفت: هیچ پولی به منظور تخصیص آب به ناحیه صنعتی هست به شرکت آبفا داده نشده است.
فرود نصیری تصریح کرد: از اردیبهشت ماه سال جاری و در دو جلسه ای که این موارد عنوان شد کارشناسان واحد فنی و مهندسی آبفا از استان آمدند و مسیر برداشت و تامین آب برای واحدهای صنعتی را مشخص کردند.
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت اصفهان نیز در حاشیه این جلسه به خبرنگار ایرنا گفت: تسهیلات خوبی برای حمایت از صنعتگران اختصاص داده ایم که بدون هیچ محدودیتی پرداخت می کنیم.
ایرج موفق تاکید کرد: این تسهیلات برای مناطق محروم که بخش هایی از سمیرم را نیز شامل می شود با سود پایین بانکی به متقاضیان واجد شرایط پرداخت خواهد شد.
نبود زمین کافی در شهرک ها و مناطق صنعتی سمیرم، حل نشدن مشکل تامین آب ناحیه صنعتی هست، نداشتن ساختمان نگهبانی هر دو منطقه صنعتی، تفاوت بالای تخصیص تسهیلات بانکی در ناحیه صنعتی هست(روستایی) با شهرک صنعتی سمیرم(شهری) و نبود کارشناس سازمان غذا و دارو در سمیرم و مشکل رفت و آمد به مرکز استان از مهمترین مشکلات مطرح شده صنعتگران در این جلسه و در حضور معاون وزیر صمت بود.
معاون وزیر صمت در سفر امروز خود به سمیرم از نواحی و مناطق صنعتی هست، سمیرم و پادنای بزرگ در جنوب این شهرستان دیدن کرد و از نزدیک با مشکلات و مسایل فعالان صنعت و تولید این منطقه آشنا شد.
۲۷ واحد صنعتی در مناطق صنعتی سمیرم مستقر است که ۱۹ واحد آن فعال هستند.
شهرک صنعتی سمیرم در ۳۵ هکتار و ناحیه صنعتی هست در جنوب شرق این شهر در ۱۷ هکتار زمین احداث شده اند.
شهرستان سمیرم با افزون بر ۱۰۰ هزار جمعیت و اشتغال ۹۶ درصدی مردم در بخش کشاورزی در ۱۶۰ کیلومتری جنوب اصفهان و ضلع شمالی دنا و زاگرس میانی واقع شده است.
درباره این سایت